در باب ماجرای صدیقی

 اول: بپذیریم که حجت الاسلام #صدیقی غفلت مدیریتی کرده و متعاقبا چندین بار متناقض حرف زده است فلذا #مردم حق دارند ابهام و اشکال و اعتراض داشته باشند.
دوم: قوه قضائیه و دادستان و مراجع رسمی کشور هنوز توضیحی جامع از ابعاد پرونده و احضارهای احتمالی و … به افکار عمومی نداده اند و به خاطر این قصور، ابهام و اعتراض مردم بیشتر شده و حق هم دارند. بدون این توضیحات حضور جناب صدیقی در نماز جمعه اینهفته هم ناشی گری مضاعف مسوولان امر است که اذهان مردم را بیشتر مغشوش میکند.
سوم: جناب صدیقی شخصا فردی مومن و اخلاقی است و علیرغم غفلتی که انجام داده، اتهام فساد اقتصادی و زمینخواری بدیشان وارد نیست و به بهانه غفلت و ضعف مدیریت نمیتوان تهمت های ناروا بدیشان زد.
چهارم: جریان رسانه ای سیاست زده و فرصت طلب و جریانی که از جبهه انتسابی جناب صدیقی کینه های شتری دارد، کاری با واقعیت ندارد و بر دوش احساسات مردم سوار شده و تهمتهای اقتصادی ناروا به شخص صدیقی روا می‌دارد.
پنجم: ولی جناب صدیقی به جای خط قرمز شمردن اطرافیان خود (کاری که روحانی در قبال حسن فریدون کرد) و یا سکوت و عدم پاسخگویی به افکار عمومی(کاری که عموم آقایان انجام می دهند) و فارغ از کم دقتی های رسانه ای، با موضعی اخلاقی و شفاف اولا درخواست رسیدگی عادلانه کرده و ثانیا از مردم هم عذرخواهی کرده است… این بهترین موضعی است که مدیران و سیاسیون در قبال غفلت های احتمالی از خطای اطرافیان میتوانند داشته باشند.
ششم: #جریان_انقلاب در گفتگو با ذهن مطالبه گر و اعتراضی مردم باید، نه از غفلت جناب صدیقی دفاع کنند و نه حیثیت او را بالکل به بادفنا دهند بلکه باید ضمن توضیح موارد فوق، درخواست تسریع در شفاف سازی پرونده توسط مراجع رسمی و متعاقبا رسیدگی به اتهامات متخلفین باشند.
هفتم: مطالبه جریان انقلاب از سایر آقایان که در طی این سالها با جای توضیح و شفاف سازی و عذرخواهی از غفلت یا مشارکت احتمالی در تخلفات اطرافیانشان، سکوت کرده و یا حتی دفاع نموده اند، کار مهم دیگری است که باید قویا انجام شود.

عزیز نجف پور آقابیگلو