الزامات ایرانِ پیشرفتۀ سایبری-فیزیکی
از سال 1372 که اینترنت وارد ایران شد تا زمان صدور اولین بسته سیاستِ کلان کشور، حدود 5سال فاصله را شاهدیم و متعاقبا حدود 13 سال طول میکشد که فهمی ذوابعاد و جامع از فضای مجازی شکل بگیرد که در نهایت منجر به ایجاد شورای عالی فضای مجازی در سال 1390میشود. امروز بعد از 11سال از فعالیت شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی و درک توفیقات و ناکامیهای کشور در حکمرانی/سیاستگذاری و مدیریت فضای مجازی و مناسب کردن آن برای زیست مجازی جامعه ایرانی، موارد ذیل باید مورد توجه قرار گیرد:
- فضای مجازی امروز دیگر فناوری صرف ارتباطی نیست بلکه یک زیست بوم اجتماعی-فناورانه است و فناوری اطلاعات و ارتباطات با سایر فناوری ها تفاوت ذاتی دارد چرا که فناوریای “فضاساز” است و طبعا سیاستگذاری و مدیریت آن نیازمند دانش ذوابعاد اجتماعی-فناورانه است. مسامحتا و برای تقریب ذهن اینکه فضای مجازی “فناوریه الحدوث و اجتماعیه البقاء” است. [1]
- فضای مجازی به عنوان ترجمه نادقیق از عبارت cyberspace، ماهیت و کارکردی متفاوت از آن فهم ابزاری و عمدتا تفریحی(fun) و خدماتی مرسوم در جامعه دارد. سایبرنتیک در معنای واقعی خودش به معنای سکانداری و فرمانروایی و به عبارت دقیقتر، حکمرانی است. غایت و کارکرد فضای سایبر، حکمرانی است و با توجه به رشد فزاینده آن در جامعه ایرانی به تبع روند جهانی، فضای سایبر نه تنها یکی از حوزه های راهبردی توسعه و پیشرفت، بلکه بازو، بستر و پیشران توسعه و پیشرفت است. برای همین هم کشورهای پیشرو، چشم اندازِ پیشرفت و توسعه خود را سایبری-فیزیکی تعریف کرده و سیاست و برنامههای ملی وصول بدین مهم را تدوین و تقسیم کار کردهاند. جامعه پنج(society5) ژاپن، صنعت چهار (industry4) اتحادیه اروپا، اینترنت پلاس چین و … نمونههایی از این طرح کلان برای آینده نزدیکِ سایبری فیزیکی شان است.
- بیانیه گام دوم رهبر انقلاب، دکترینِ کلان تداوم انقلاب اسلامی و سیاستهای کلان نظام جمهوری اسلامی در مسیر پیشرفت است. با توضیحاتی که ارایه شد برنامه کلان جمهوری اسلامی در حوزه فضای مجازی (cyberspace) به عنوان حداقل یکی از حوزه های راهبردی توسعه و پیشرفت، و فراتر از آن به عنوان پیشرانِ توسعه و پیشرفت، در دنیایی که سایبری-فیزیکی شده و روز به روز بر شدت آن افزوده میشود، محل تامل و تدبیر جدی است. حواسمان باشد که به همان میزان که آمریکا در فضای فیزیکی رو به افول است، در فضای مجازی در حال توسعه و افزایش سلطه خود است. پرسش اینجاست که در دنیایی که سرتاسر مجازی شده، برنامه توسعه و پیشرفت ما در کنار سلطه مجازی غرب چیست؟ این پرسشی است که شورای عالی فضای مجازی کشور باید بدان پاسخی روشن در دو سطح نظری و راهبردی بدهد.
- قدرت گرفتن بخش خصوصی و عمومی در همه عرصههای فضای مجازی اعم از زیرساخت، سرویس، محتوا و … ضرورت استفاده از ادبیات حکمرانی (governanace) به جای حکومت (government) را گوشزد میکند. در ساده ترین توضیح، گوهر تفاوت ادبیات حکمرانی و حکومتداری، در مشارکت افراد خارج از حکومت در تعیین منبع مشروعیت اعمال سلطه (sovernty) و در فرآیند سیاستگذاری و اجرا است و با این منظر، شکلگیری انقلاب اسلامی و تثبیت و اداره نظام جمهوری اسلامی در دهه اول انقلاب، تجلی بالای ادبیات حکمرانی در مدیریت کشور است. مشارکت حداکثری مردم در شکلگیری نظام و اداره کشور، مثلا در تجربیاتی چون جهاد سازندگی و سپاه پاسداران و … شواهدی بر این مدعاست. از سوی دیگر ادبیات و الگوی “حکمرانی خوب” ( good governance) به عنوان یکی از الگوهای حکمرانی، خصوصا بعد از توسعه فضای مجازی در کشور شدیدا مورد توجه قرار گرفته و عموما هم به اشتباه به عنوان “تنها” الگوی حکمرانی شناخته شده است و مهندسان فناوری اطلاعات و ارتباطات و فضای مجازی این الگو را پیشفرض گرفته و بر اساس آن اقدام به تحلیل و تجویز و اقدام میکنند. در حالی که حکمرانی خوب ادامه سیاستهای اجماع واشنگتنی و پساواشنگتنی بانک جهانی برای توسعه( البته توسعه با حفظ سلطه غرب) کشورهای جهان سوم است. حکمرانی خوب علیرغم اصلاحاتی که در سیاست ها و اقدامات داخل کشور ایجاد میکند باعث باز شدن سلطه سایر کشورها بر امورات داخلی ما می شود… اینها مواردی است که در تور رصد علوم مهندسی در نمیآید. طبعا طراحی نظریه، الگو و سازوکار مشارکت بخش خصوصی و عمومی در حکمرانی فضای مجازی کشور بدون اینکه فرصتی برای دستاندازی بیگانگان در امورات داخلی ما شود و همچنین بخش خصوصی دست ساخته جایگزین بخش مردمی و بخش خصوصی واقعی نشود، یکی از اولویتهای امروز ماست.
- شیفتگی تاریخی ما در قبال علم و تکنولوژی غربی و شیوع تلقی پوزیتیوستی از آن در لایه های مختلف سنتی و مدرن جامعه ایرانی، و ضعف بدنه علوم انسانی و اجتماعی(اعم از سنتی و مدرن و انتقادی) در تبیین و حل مسائل کشور، زمینه را برای استغنای بدنه علوم دقیقه و فنی و مهندسی از حوزه علوم انسانی و اجتماعی مهیا کرده است و مهندسین در بهترین حالت متغیرهای اجتماعی موثر در حوزه فنی را با پاردایم “فیزیک اجتماعی” آگوست کنت سعی میکنند تحلیل و تبیین کنند.
- شکلگیری شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی، تلاشی بود برای ایجاد قرارگاه فراقوهای و فراحوزهای فضای مجازی با ترکیب ذوابعاد فناوری، اقتصاد، فرهنگ و امنیت و … و قرار بود دستگاههای اجرایی ذیربط اعم از وزارت ارتباطات، وزارت اطلاعات، وزات ارشاد، نیروهای مسلح، وزارت علوم و آموزش و پرورش و … در خط فرمان سیاستگذاری آن باشند و مرکز ملی محل سیاستگذاری مشارکتی و یکپارچه فضای مجازی و متعاقبا تقسیم کار ملی بین همه ذینفعان باشد. ولی اتفاقی که رخ داد این بود که هر بخش برای به زیر سلطه درآوردن مرکز ملی کم نگذاشته و این رویه متوقف هم نخواهد شد. در حالی که این مسیری اشتباه است و همه باید کمک کنیم که جایگاه مستقل و فراحوزه ای و فرادستگاهی مرکز ملی فضای مجازی در عین نقش قرارگاهی و هماهنگی و فرماندهی آن حفظ شود.
- نظام آموزش عالی کشور علیرغم تاکیداتی که در پیوستهای اول و دوم حکم اعضای شورای فضای مجازی انجام پذیرفته؛ هنوز نتوانسته برنامه علمی مدون برای تولید اندیشه بومی و همچنین تربیت متخصصین ذوابعاد فضای مجازی ارائه کند ولی در طی این دو دهه و اندی تجربیات کلان و بخشی حکمرانی فضای مجازی، نیروهای مختلفی در کلیت و ابعاد فضای مجازی تربیت و رشد یافتهاند که اصلیترین سرمایه انسانی کشور هستند و باید ترکیب نیروی انسانی مرکز ملی فضای مجازی متناسب با این اصل “ذوابعاد بودن” بازترمیم و ارتقا یابد. طبعا سپردن مسوولیتهای کلیدی در مرکز ملی فضای مجازی به نیروهای تکبعدی و یا ناآشنا با دو دهه تجربه فعالان حکمرانی فضای مجازی، اشتباهی نابخشودنی است.
عزیز نجف پور آقابیگلو
دبیر شورای فضای مجازی و رییس واحد الکترونیکی دانشگاه آزاد اسلامی
[1] ملاصدرا در توصیف نفس میگوید: جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا… یعنی نفس در ابتدای پیدایش، موجودی جسمانی است، اما در طول زندگی، به واسطه حرکت جوهری، کمال می یابد و به موجودی روحانی تبدیل می شود. با همین تعبیر در مورد فضای مجازی هم میتوان گفت که در ابتدای پیدایش پدیدهای فناورانه است اما در فرآیند استفاده توسط انسان، تبدیل به پدیدهای اجتماعی و جامعه ساز میشود با این توجه که هیچوقت از فناوری منقطع نمیشود.
منبع:
روزنامه فرهیختگان