الزامات ایرانِ پیشرفتۀ سایبری-فیزیکی

از سال 1372 که اینترنت وارد ایران شد تا زمان صدور اولین بسته سیاستِ کلان کشور، حدود 5سال فاصله را شاهدیم و متعاقبا حدود 13 سال طول می­کشد که فهمی ذوابعاد و جامع از فضای مجازی شکل بگیرد که در نهایت منجر به ایجاد شورای عالی فضای مجازی در سال 1390می­شود. امروز بعد از 11سال از فعالیت شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی و درک توفیقات و ناکامی­های کشور در حکمرانی/سیاستگذاری و مدیریت فضای مجازی و مناسب کردن آن برای زیست مجازی جامعه ایرانی، موارد ذیل باید مورد توجه قرار گیرد:

  1. فضای مجازی امروز دیگر فناوری صرف ارتباطی نیست بلکه یک زیست بوم اجتماعی-فناورانه است و فناوری اطلاعات و ارتباطات با سایر فناوری ها تفاوت ذاتی دارد چرا که فناوری­ای “فضاساز” است و طبعا سیاستگذاری و مدیریت آن نیازمند دانش ذوابعاد اجتماعی-فناورانه است. مسامحتا و برای تقریب ذهن اینکه فضای مجازی “فناوریه الحدوث و اجتماعیه البقاء” است. [1]
  2. فضای مجازی به عنوان ترجمه نادقیق از عبارت cyberspace، ماهیت و کارکردی متفاوت از آن فهم ابزاری و عمدتا تفریحی(fun) و خدماتی مرسوم در جامعه دارد. سایبرنتیک در معنای واقعی خودش به معنای سکانداری و فرمانروایی و به عبارت دقیق­تر، حکمرانی است. غایت و کارکرد فضای سایبر، حکمرانی است و با توجه به رشد فزاینده آن در جامعه ایرانی به تبع روند جهانی، فضای سایبر نه تنها یکی از حوزه های راهبردی توسعه و پیشرفت، بلکه بازو، بستر و پیشران توسعه و پیشرفت است. برای همین هم کشورهای پیشرو، چشم اندازِ پیشرفت و توسعه خود را سایبری-فیزیکی تعریف کرده و سیاست و برنامه­های ملی وصول بدین مهم را تدوین و تقسیم کار کرده­اند. جامعه پنج(society5) ژاپن، صنعت چهار (industry4) اتحادیه اروپا، اینترنت پلاس چین و … نمونه­هایی از این طرح کلان برای آینده­ نزدیکِ سایبری فیزیکی شان است.
  3. بیانیه گام دوم رهبر انقلاب، دکترینِ کلان تداوم انقلاب اسلامی و سیاست­های کلان نظام جمهوری اسلامی در مسیر پیشرفت است. با توضیحاتی که ارایه شد برنامه کلان جمهوری اسلامی در حوزه فضای مجازی (cyberspace) به عنوان حداقل یکی از حوزه های راهبردی توسعه و پیشرفت، و فراتر از آن به عنوان پیشرانِ توسعه و پیشرفت، در دنیایی که سایبری-فیزیکی شده و روز به روز بر شدت آن افزوده می­شود، محل تامل و تدبیر جدی است. حواسمان باشد که به همان میزان که آمریکا در فضای فیزیکی رو به افول است، در فضای مجازی در حال توسعه و افزایش سلطه خود است. پرسش اینجاست که در دنیایی که سرتاسر مجازی شده، برنامه توسعه و پیشرفت ما در کنار سلطه مجازی غرب چیست؟ این پرسشی است که شورای عالی فضای مجازی کشور باید بدان پاسخی روشن در دو سطح نظری و راهبردی بدهد.
  4. قدرت گرفتن بخش خصوصی و عمومی در همه عرصه­های فضای مجازی اعم از زیرساخت، سرویس، محتوا و … ضرورت استفاده از ادبیات حکمرانی (governanace) به جای حکومت (government) را گوشزد می­کند. در ساده ترین توضیح، گوهر تفاوت ادبیات حکمرانی و حکومت­داری، در مشارکت افراد خارج از حکومت در تعیین منبع مشروعیت اعمال سلطه (sovernty) و در فرآیند سیاستگذاری و اجرا است و با این منظر، شکل­گیری انقلاب اسلامی و تثبیت و اداره نظام جمهوری اسلامی در دهه اول انقلاب، تجلی بالای ادبیات حکمرانی در مدیریت کشور است. مشارکت حداکثری مردم در شکل­گیری نظام و اداره کشور، مثلا در تجربیاتی چون جهاد سازندگی و سپاه پاسداران و … شواهدی بر این مدعاست. از سوی دیگر ادبیات و الگوی “حکمرانی خوب” ( good governance) به عنوان یکی از الگوهای حکمرانی، خصوصا بعد از توسعه فضای مجازی در کشور شدیدا مورد توجه قرار گرفته و عموما هم به اشتباه به عنوان “تنها” الگوی حکمرانی شناخته شده است و مهندسان فناوری اطلاعات و ارتباطات و فضای مجازی این الگو را پیشفرض گرفته و بر اساس آن اقدام به تحلیل و تجویز و اقدام می­کنند. در حالی که حکمرانی خوب ادامه سیاستهای اجماع واشنگتنی و پساواشنگتنی بانک جهانی برای توسعه( البته توسعه با حفظ سلطه غرب) کشورهای جهان سوم است. حکمرانی خوب علیرغم اصلاحاتی که در سیاست ها و اقدامات داخل کشور ایجاد میکند باعث باز شدن سلطه سایر کشورها بر امورات داخلی ما می شود… اینها مواردی است که در تور رصد علوم مهندسی در نمی­آید. طبعا طراحی نظریه، الگو و سازوکار مشارکت بخش خصوصی و عمومی در حکمرانی فضای مجازی کشور بدون اینکه فرصتی برای دست­اندازی بیگانگان در امورات داخلی ما شود و همچنین بخش خصوصی دست ساخته جایگزین بخش مردمی و بخش خصوصی واقعی نشود، یکی از اولویت­های امروز ماست.
  5. شیفتگی تاریخی ما در قبال علم و تکنولوژی غربی و شیوع تلقی پوزیتیوستی از آن در لایه های مختلف سنتی و مدرن جامعه ایرانی، و ضعف بدنه علوم انسانی و اجتماعی(اعم از سنتی و مدرن و انتقادی) در تبیین و حل مسائل کشور، زمینه را برای استغنای بدنه علوم دقیقه و فنی و مهندسی از حوزه علوم انسانی و اجتماعی مهیا کرده است و مهندسین در بهترین حالت متغیرهای اجتماعی موثر در حوزه فنی را با پاردایم “فیزیک اجتماعی” آگوست کنت سعی می­کنند تحلیل و تبیین کنند.
  6. شکل­گیری شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی، تلاشی بود برای ایجاد قرارگاه فراقوه­ای و فراحوزه­ای فضای مجازی با ترکیب ذوابعاد فناوری، اقتصاد، فرهنگ و امنیت و … و قرار بود دستگاههای اجرایی ذیربط اعم از وزارت ارتباطات، وزارت اطلاعات، وزات ارشاد، نیروهای مسلح، وزارت علوم و آموزش و پرورش و … در خط فرمان سیاستگذاری آن باشند و مرکز ملی محل سیاستگذاری مشارکتی و یکپارچه فضای مجازی و متعاقبا تقسیم کار ملی بین همه ذینفعان باشد. ولی اتفاقی که رخ داد این بود که هر بخش برای به زیر سلطه درآوردن مرکز ملی کم نگذاشته و این رویه متوقف هم نخواهد شد. در حالی که این مسیری اشتباه است و همه باید کمک کنیم که جایگاه مستقل و فراحوزه ای و فرادستگاهی مرکز ملی فضای مجازی در عین نقش قرارگاهی و هماهنگی و فرماندهی آن حفظ شود.
  7. نظام آموزش عالی کشور علیرغم تاکیداتی که در پیوست­های اول و دوم حکم اعضای شورای فضای مجازی انجام پذیرفته؛ هنوز نتوانسته برنامه علمی مدون برای تولید اندیشه بومی و همچنین تربیت متخصصین ذوابعاد فضای مجازی ارائه کند ولی در طی این دو دهه و اندی تجربیات کلان و بخشی حکمرانی فضای مجازی، نیروهای مختلفی در کلیت و ابعاد فضای مجازی تربیت و رشد یافته­اند که اصلی­ترین سرمایه انسانی کشور هستند و باید ترکیب نیروی انسانی مرکز ملی فضای مجازی متناسب با این اصل “ذوابعاد بودن” بازترمیم و ارتقا یابد. طبعا سپردن مسوولیت­های کلیدی در مرکز ملی فضای مجازی به نیروهای تک­بعدی و یا ناآشنا با دو دهه تجربه فعالان حکمرانی فضای مجازی، اشتباهی نابخشودنی است.

 

عزیز نجف پور آقابیگلو

دبیر شورای فضای مجازی و رییس واحد الکترونیکی دانشگاه آزاد اسلامی

 

[1]  ملاصدرا در توصیف نفس میگوید: جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا… یعنی نفس در ابتدای پیدایش، موجودی جسمانی است، اما در طول زندگی، به واسطه حرکت جوهری، کمال می یابد و به موجودی روحانی تبدیل می شود. با همین تعبیر در مورد فضای مجازی هم می­توان گفت که در ابتدای پیدایش پدیده­ای فناورانه است اما در فرآیند استفاده توسط انسان، تبدیل به پدیده­ای اجتماعی و جامعه ساز می­شود با این توجه که هیچوقت از فناوری منقطع نمی­شود.

 

منبع:

روزنامه فرهیختگان

عزمی بیشتر برای مدیریت و پیشرفت اسلامی ایرانی کشور

 

حجت ما در حماسه 9دی چند چیز بود:

  • با قلدری و شلوغ کاری و دروغگویی کسی حق ندارد خواسته هایش را در کشور به پیش ببرد. مردم درست یا غلط کس دیگری را انتخاب کرده بودند و باید به انتخاب #مردم احترام گذاشته میشد. همانطور که بعدا در سال 1392 به انتخاب مردم در برگزیدن شیخ حسن روحانی احترام شد و ایشان با 51/8 آزای ماخوذه بر مسند ریاست جمهوری نشست.
  • #ولایت_فقیه ضامن اسلامیت نظام است و اگر از آن عدول شود #جمهوری_اسلامی فرقی با حکومت #طاغوت ندارد و التزام به ولایت فقیه وقتی معنا می یابد که نظر و حکم ایشان را خلاف تشخیص و نظر خود بیابیم ولی بدان ملتزم شویم.
  • مومنین و توده مردم مسلمان به دنبال توسعه و #پیشرفت_اسلامی_ایرانی هستند و از سوی دیگر از رویه جریان #سازندگی، اسلام و انقلاب هم در نمی آید و اتفاقا یکی از باعثان و بانیان انحرفات فرهنگی و اقتصادی کشور هم جریان سازندگی بودند.
  • رویه جریان سازندگی فارغ از نقدهای ارزشی ای که بدان وارد است، به دلیل بومی نبودن کارآمدی لازم برای توفیق در مدیریت کشور را ندارد. شاهد این مدعا هم ناکارآمدی ایشان در دوره هشت ساله دولت #اعتدال بود که تمام هیمنه تکبری شان شکست.

سالروز حماسه #نه_دی را گرامی میداریم و این در حالی است که بعد از سال 1388، نهم دی ها از سر گذرانده ایم و از این به بعد هم برای مدیریت و پیشرفت اسلامی ایرانی جامعه کوشش ها خواهیم نمود و حواسمان باشد که با سفارش عمه و خاله[1]نمی توان #سلامت و #کارآمدی نظام را تامین کرد… فلذا جریان انقلاب اسلامی امروز باید اول مطالبه گر و بانی برنامه ریزی منسجم و شایسته سالاری در اجرای برنامه ها در جهت مدیریت و پیشرفت اسلامی ایرانی کشور باشد.

 

عزیز نجف پور آقابیگلو

 

 

[1] دست‌خط امیرکبیر خطاب به ناصرالدین شاه: (قربانت شوم! الساعه که در ایوان منزل با همشیره‌ی همایونی به شکستن لبه‌ی نان مشغولم، خبر رسید که شاهزاده موثق‌الدوله حاکم قم را که به جرم رشاء و ارتشاء معزول کرده‌بودم به توصیه‌ی عمه‌ی خود ابقا فرموده و سخن هزل بر زبان رانده‌اید.فرستادم او را تحت‌الحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که اداره‌ی امور مملکت به توصیه‌ی عمه و خاله نمی‌شود.زیاده جسارت است، تقی.)

از خیال تا وهم در عالم مجازی*

1-عالم خیال واسطه بین عالم مادی و عالم عقل است و قوه خیال وظیفه حفظ صورتهای ذهنی حاصله از ادراک حسی را بر عهده دارد و اگر قوه خیال در سلطه قوه عقل قرار نگیرد گرفتار وهم خواهد شد و اوهام خواهد بافت. وهم ترکیبی ناهمگون و غیرواقعی از تصویر ادراکات حسی است که در نزد نفس حاصل شده است.

2-شیطان در عالم عقل راهی ندارد و تنها عالم نفوذش عالم خیال و وهم است.

3-عالم مجازی تجلی تام عالم خیال است که البته لزوما به قوه عقل انسجام نیافته و مردمان در عالم مجازی در ساختار سلسله مراتبی عقل زیست نمیکنند و از سوی دیگر لزوما امکان ارجاع به عالم مادی برای صحت سنجی ترکیبات خیالی و وهمی وجود ندارد فلذا شیطان قوی ترین نفوذش را در عالم مجازی تجلی می دهد… جایی که ولایت عقل تامین نشده است.

4-در رخدادهای اخیر ایران به کرات شاهد افرادی بودیم که اسیر خیال انگیزی و وهم انگیزی عالم مجازی بودند… مثلا مادر کیان پیرفلک میگفت برای بچه ام قرآن پخش نکنید. شاید بدین دلیل که فکر میکند فرزندش را ماموران امنیتی داخلی کشته اند و دقت هم نداشت که او خودش فرزند و شوهرش را به میدان درگیری برده و به کشتن داده است. او حتی با چشم خودش دیده که کسانی به ماموران و بسیجی ها تیراندازی می کنند ولی باز فکر (خیال/وهم) میکند که آن کسان، ماموران و بسیجی ها بودند.

5- اینها نشانه هایی از اختلال جدی در فاهمه است که به دلیل غلطیدن در عالم وهم حاصل شده است. این دیوانگی از کجا حاصل شده است؟ در قرآن یکی از علل دیوانگی، اثر مسّ شیطان ذکر شده است. شیطان که در عالم مجازی،( بخوانید عالم خیال و وهم)، به واسطه لشگریانش اعم از آمریکایی ها و صهیونیست ها و منافقین و … تجلی تام یافته، صبح و شام خیال مادر کیان را تصرف کرده و او را به ورطه انحطاطی رسانده که به کینه ورزی با قرآن رسیده است.

6-مادر کیان نمونه ای روشن از گم گشتگان و اسیران فضای مجازی است که تن به ولایت شیطان داده اند.

7- روشن است که اول منازعه مومنین عالم با هجمه شیطان، بازسازی فضای مجازی و عالم خیال مجازی در ذیل ولایت عقل است. این ساختار حکمرانی جدیدی می طلبد که همت جدی مؤمنان را می طلبد…  مومنان عالم! به داد مردم در عالم مجازی برسید.


عزیز نجف پور آقابیگلو


*این یادداشت در خلال اغتشاشات اخیر و بعد از هجویات مادر مرحوم پیرفلک نوشته شد.

جاده صف کنی برای نظام سلطه

به دلیل حجم آسیب های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی اینستاگرام و واتس آپ خصوصا در #اغتشاشات اخیر و عدم پایبندی مدیران #متا به قوانین کشور، نظام مجبور به #فیلترینگ این دو پلتفرم شد ستون پنجم نظام سلطه در کنار خط رسانه‌ای مغایرت این اقدام با آزادی‌های اجتماعی، اختلال در کسب و کارهای خرد مردم را بزرگنمایی کرده و خواستار رفع فیلترینگ این دو پلتفرم است و با پروپاگاندای رسانه ای سعی بر شوراندن طیف دیگری از جامعه و فشار بیشتر به نظام است.

در باب این موضوع نکات ذیل به ذهنم میرسد:

اول- تقریبا گزارش مستندی از میزان اقتصاد روی پلتفرمهای اینستاگرام وجود ندارد و موارد موجود هم عموما گزارشهای بی اساس و بدون استناد هستند.

دوم- اگر #اقتصاد_فضای_مجازی ضربه خورده، که حتما هم ضربه خورده، اقتصاد غیرمجازی به مراتب بیشتر ضربه خورده است و عامل آن هم ابعاد امنیتی ای است که نه فضای مجازی، بلکه این چند پلتفرم آمریکایی و مشخصا #اینستاگرام ایجاد کرده است

سوما: طبق آمارها، کل اقتصاد مجازی (نه فقط اقتصاد اینستاگرام که صرفا بخش کوچکی از اقتصاد مجازی است) زیر ۲درصد اقتصاد کشور است. طبعا هیچ آدم عاقلی مساله بزرگتر را فدای کوچکتر نمیکند.

چهارم: طبعا کسانی که بخشی از اقتصاد مردم را به پلتفرم‌های آمریکایی سوق داده اند امروز باید پاسخ بدهند که چرا امنیت اقتصادی و امنیت ملی را در تقابل با هم تعریف کرده اند.

پنجم: پلتفرم‌های آمریکایی هم از روز اول مثل بنز کار نمیکردند و روی سر امثال ما سلمانی یاد گرفتند… این فرصت را به داخلی ها هم، که جوانان دانشبنیان این مردم هستند، بد نیست بدهیم.

ششم: این عدم تمایل مردم برای استفاده از داخلی ها بیشتر تبلیغات رسانه ای است… حتما که بخشی از جامعه هستند که داخلی ها برایشان در حکم زهر هلائل است ولی اینها به نظر من زیر ۲۰ درصدند و مردم عادی با منطقهای مختلف مستعد مهاجرت به #پلتفرمهای_داخلی هستند… فلذا فریب جو رسانه ای عمله #جریان_سلطه را نباید خورد… اگر آمار رسانه ای ایشان درست بود جمهوری اسلامی دو ماه قبل با انقلاب حداکثری مردم ساقط شده بود!

هفتم: فلذا با سیاست‌هایی چون افزایش آگاهی ها و #سواد_فضای_مجازی مردم، ارایه مشوقهای مالی به مهاجران به پلتفرمهای داخلی، ارائه خدمات مورد نیاز مردم روی داخلی ها و … می‌توان این مهاجرت را تسریع کرد.

 

عزیز نجف پور آقابیگلو

در آوردن ادای آدمهای فهیم

بازیگر کارش بازیگری است. یعنی نشان دادن آنچیزی که نیست و البته این هم هنری است و لزوما هم بد نیست. بازیگر خودش خالق نیست بلکه در ذیل قصه فیلمنامه نویس و مدیریت کارگردان صرفا بازی میکند و هر سه هم تابع تهیه کننده و سرمایه گذار هستند… کار آنجایی بد می‌شود که مخاطب، نقش فیلمنامه نویس و کارگردان و سرمایه گذار را فراموش می کند و یادش می‌رود که بازیگر صرفا دارد ادا در می آورد. #حمید_فرخ‌نژاد به عنوان یک بازیگر، نقشی که در فیلم اخیر بر عهده گرفته به خوبی بازی کرده و خواهد کرد. این فیلم هم یک اپیزود از سریال بلندبالای تضعیف #ایران است. این سریال از اول انقلاب شروع شده و الان با مشارکت سرمایه گزاران و کارگردانان و بازیگران مختلف از سراسر جهان در حال اجراست. فیلمنامه نویس نکاتی را نوشته و به بازیگران دیکته کرده است که محل تامل هستند. امثال فرخنژاد متوجه نیستند که آوردن اسم رهبر مقابله با دیکتاتوری مدرن جهانی در کنار جوجه دیکتاتورهای غربی، که ماهیت دیکتاتوری شان برآمده از روح فرهنگ و تمدن غربی است، خنده دار است. ما تجربه دو جنگ جهانی غربی های متمدن و دموکرات را که بالغ بر صد و اندی میلیون کشته بر روی جامعه جهانی گذاشت را فراموش نکرده ایم و تهاجمات جهانی ایشان که هرازچندگاهی به ویتنام و عراق و افعانستان و … انجام شده را میبینیم ولی امثال فرخنژاد نمیتوانند بفهمند که چرا وقتی از دیکتاتور یاد میشود چرا نباید اسامی کسانی چون #بوش و #اوباما و #ترامپ و #بایدن در ذهنشان متبادر شود. فرخنژاد نمیفهمد که همکاری ما با #چین و #روسیه صرفا راهبردی و اتفاقا از سر قدرت است و طبعا اگر روزی این دو کشور در مسیر منافع ملی ما نباشند نوع تعاملات ما تغییر خواهد کرد. امثال ایشان نمیفهمند که اگر #جمهوری_اسلامی با میانگین سالانه یک انتخابات سراسری در طی این چهل و اندی سال دیکتاتور باشد پس کشورهای عربی نورچشمی آمریکا، که یک انتخابات در رزومه خود ندارند چه هستند؟ فرخنژاد اصلا متوجه نمیشود که اگر جمهوری اسلامی در حال سرنگونی است پس چه نیازی است به اینهمه هزینه و تقلای دستگاههای امنیتی بالغ بر هشتاد کشور جهان و بسیج دستگاههای رسانه ای جهانی؟… بی سوادی بد دردی است که آدمها را در خطاهای بزرگ قرار میدهد. بازیگران هم دو دسته هستند: برخی بازی می‌کنند و در قبالش پول هم می‌گیرند و برخی دیگر پول می‌گیرند و بازی میکنند. امثال فرخنژاد را اگر قبول نکنیم که بیشرف و خائن به وطن و کثیف باشند، حتما باید در کانتکس بیسوادی تحلیل کرد که به خاطر آن در مسیر خیانت و بیشرفی و کثافت کاری افتاده است.

 

عزیز نجف پور آقابیگلو

پیام رسان های داخلی بستر تامین آزادی های تمام اقشار مردم در داخل قوانین و مقررات کشور است

یکی از چالش های مهم ما در #پلتفرمهای_خارجی رگولاتوری محتوای کاربران بر اساس سیاست ها و شاخص های دل بخواهی است. مثلا #تلگرام رأسا” محتوایی را نامناسب تشخیص می دهد و کانال و کاربری را مسدود و محدود میکند. #اینستاگرام هم به همین منوال محتوایی که به زعم خود نامناسب می بیند از صفحه کاربران حذف می کند و در صورت تکرار، صفحه کاربر را هم مسدود می نماید. بدون اینکه مرجع قضایی یا هیات منصفه ای بر اساس شاخص هایی قانونی رای بر این اقدام داده باشند. طبعا این از مصادیق سلب آزادی های مدنی و تعرض به حریم خصوصی افراد است که در چارچوب * قاعده جنگل جهانی * انجام می پذیرد. از این رو یکی از دلایل ضرورت توسعه #پلتفرمهای_داخلی، جلوگیری از این اعمال سلیقه ی پلت فرم ها و قانونمند کردن ایشان در قبال فعالیت و محتوای کاربران است. پلت فرم حق ندارد بدون دستور مرجع قانونی محتوای شهروند ایرانی را از روی صفحه شخصی اش حذف کند. این مهم صراحتا در بند 10 “مصوبه سیاست ها و اقدامات ساماندهی پیام رسان های اجتماعی” مصوبه #شورای_عالی_فضای_مجازی، ذکر شده که : “…ارایه دهنده خدمات پیام رسان اجتماعی موظف به همکاری با مقامات مجاز، در چارچوب قوانین و مقررات کشور است”از سوی دیگر طبق قانون مرجع قانونی تعیین مصادیق مجرمانه ” کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه قوه قضائیه” است که همین کارگروه نیز تابع سیاست ها و شاخص های تعیین محتوای مجرمانه طبق “مصوبه سیاست ها و اقدامات ساماندهی پیام رسان های اجتماعی” است که صراحتا در بند 3-1 مصوبه مذکور وظیفه “تهیه و تدوین ضوابط و شرایط… مواجهه با تخلفات، ناهنجاری ها …” و همچنین در بند3-2 وظیفه “نظارت بر انتشار محتوا… ” بر عهده وزارت ارشاد و با جلب همکاری جمعی از دستگاه ها و نهادها و البته با تایید نهایی مرکز ملی فضای مجازی گذاشته شده است.غرض اینکه سازوکار ضابطه گزاری و نظارت و برخورد با مصادیق محتوای مجرمانه طبق روندی قانونی مشخص شده است و هر پیام رسان اجتماعی حق ندارد سرخود فعالیتی نماید و موظف است در سازوکاری مشخص، در نهایت صرفا مجری دستور قضایی است و همین فرآیند، جلوی برخوردهای سلیقه ای و شخصی شبیه آن چیزی که در پلتفرم های خارجی شاهد بودیم را می گیرد. اتفاقی که اخیرا در #پیام رسان #ایتا رخ داده و کانال مهدی نصیری را به دلیل انتشار محتوایی ناهنجار مسدود کرده(فارغ از اینکه بنده منتقد جدی مطالب جناب نصیری هستم و ایشان را مصداق فرد منحرف می دانم)، اولا خلاف فلسفه توسعه پیام رسان های بومی است و در ثانی خلاف قوانین و مقررات کشور است و ایتا هیچ مجوزی برای حذف یا انسداد محتوا یا حساب کاربری نصیری نداشته است و البته سهم بالای این اشتباه را باید در کوتاهی دستگاه های در تهیه ضوابط، نظارت و تعیین مصادیق جستجو کرد. جمهوری اسلامی به تبع گفتمان #انقلاب_اسلامی اتفاقا اول مدعی آزادی مسولانه در ذیل قوانین و مقررات رسمی است و در قیاس با نظام لیبرال دموکراسی جهانی، از دیکتاتوری پنهان و مزورانه (آنگونه که در پلتفرمهایی چون اینستاگرام دیدیم) فاصله دارد و باید هرچه سریعتر نسبت به تامین مواردی که اشاره شد اقدام نماید و جلوی برخوردهای سلیقه ای را بگیرد. حواسمان باشد که قرار نیست هرکسی که سورس و کد را در اختیار دارد، خود را سیاستگذار و مقررات گذار و ضابط قضایی تشخیص دهد و با آزادی مردم بازی کند و قرار نیست آن رویه غلط پلتفرم های خارجی در داخل کشور ادامه یابد… . به قول شاعر: آن سبو بشکست و وان پیمانه ریخت.

عزیز نجف پور آقابیگلو

مبارزه با “استکبار جهانی” یا “مبارزه جهانی با استکبار”

وقتی تهاجم استکبار به ایران آرایش جهانی یافته است و کنسرسیومی از نهادهای امنیتی و رسانه ای و پلتفرمهای مجازی و روشنفکران و سلبریتی های غربی پشت سر اغتشاشگران داخل ایران قرار گرفته اند، جریان #انقلاب_اسلامی نباید در درون خود به صرف دفاع بپردازد بلکه به همان مقیاس جهانی که دشمنان جنگ را گسترده اند، باید به مبارزه توامان تدافعی و تهاجمی بپردازد و تمامی مخالفان و آسیب دیدگان استکبار جهانی را همراه سازد تا ” جبهه جهانی مبارزه با استکبار ” شکل گیرد و طبعا سرریز این جبهه جهانی در داخل کشور، درمان قطعی این شذوذات غربی خواهد بود.
یک کلیپ افغانستانی با عنوان “برای دختر همسابه” اخیرا منتشر شده که یک نمونه از مبارزه جهانی با استکبار است که عواقب اجرای نسخه زندگی و آزادی غربی را در آن کشور گزارش میدهد و طبعا نمونه های فراوان دیگری شبیه این، در عراق و سوریه و کشمیر و هند و حتی ویتنام و ..‌ می‌تواند تولید شود. حتی داخل کشورهای غربی هم جریان‌های مختلف زیادی از مستضعفین و ستم دیدگان هستند که می‌توانند توجیه و فعال شوند تا همنوا با فریاد اعتراض انقلاب اسلامی بر ظلم و انحراف و ویرانی و فساد این مدعیان دروغین بشریت اعتراض کنند. مثلا طبق آمارهایی که آنتونی گیدنز در کتاب جامعه شناسی ارائه می‌دهد بالغ بر یک چهارم زنان انگلیسی در کشور آزاد و چشم و دل سیر انگلیس مورد تجاوز قرار می‌گیرند و طبق آمارها و تحلیلهای محافل آکادمیک غربی، نهاد خانواده در غرب در حال فروپاشی است فلذا طبعا این جماعت بهتر می‌توانند معنای دقیق شعار #زن_زندگی_آزادی غربی را به گنگهای خواب دیده ایرانی تعبیر کنند.
امیرالمؤمنین می‌فرماید:
به خدا قسم هیچ ملّتی‌ در خانه اش مورد حمله قرار نگرفت مگر اینکه ذلیل شد .
حجت بر ما تمام است که در این جنگ جهانی ما هم باید جهانی عمل کنیم.

عزیز نجف پور آقابیگلو

اولویتِ جریان انقلاب اسلامی در فردای اغتشاشات

اغتشاشات عملا تمام شده است و دشمنان از پروژه #سقوط_جمهوری_اسلامی به پروژه #لمپن گردانی در خیابان و دانشگاه و بازار و … رسیده اند. ولی پروژه اصلی جریان انقلاب باید جدی تر شروع شود و آن ارتقای کارآمدی و سلامت نظام جمهوری اسلامی و تعامل نزدیک با توده #مردم_واقعی است (قبلا هم گفته ام که مردم واقعی متفاوت و مقابل با بازنمایی دروغین رسانه ای به اسم مردم است). البته تاریخ تمامی کسانی اعم از روشنفکر و آزادی خواه و …. که در مقابل این #وندالیزم_سیاسی لب به اعتراض نگشودند، به خاطر خواهد سپرد.
توده #مردم_ایران مسلمان و دوستدار انقلاب و نظام هستند و شان ایشان اجل از اراجیفی است که این فرومایگان سیاسی بدان بدان نسبت میدهند. فلذا الان باید مشارکت روشمندتر و جدی تر این مردم در سیاست سازی ها و اقدامات و تمرکز بر نیازها و اولویتهای اصلی توده مردم، دستور کار حاکمیت باشد. از سوی دیگر ارکان مختلف حاکمیت اعم از انتخابی و انتصابی، باید بر اساس نظام #شایسته_سالاری و سلامت و تعهد به انقلاب و مردم ، بازسازماندهی شوند تا با چشم انداز منبعث از #بیانیه_گام_دوم انقلاب اسلامی برای #ایران_قوی و ایرانی آبادتر و مومن تر و آزادتر، تدبیر و اقدام و تلاش نمایند.

عزیز نجف پور آقابیگلو

افسانه آزادی اینترنت .

#صدای_آمریکا در عکسنوشت فوق تیتر زده:
” اینترنت آزاد و رسانه های مستقل دشمن شماره یک نظام جمهوری اسلامی ”
در باب این مورد نکاتی را باید توجه کرد:
در مورد رسانه های آزاد که ما در داخل کشور کلی روزنامه و سایت متعلق به جریان‌های مختلف فکری و سیاسی در کشور داریم و البته منکر مشکلات هم نیستیم که باید برطرف شوند.
ولی شوخی اینترنت آزاد دیگر چه صیغه ای است؟ اگر #اینترنت آزاد بود پس چرا صدای جریان #انقلاب_اسلامی را در آن خفه میکنند؟ مثلا آیا کسی می‌تواند اسم یا عکس #قاسم_سلیمانی را در امثال اینستا منتشر کند؟ البته اگر منظورشان از اینترنت آزاد رباتهای سعودی و اسرائیلی و آلبانی نشین هستند که حتما که هر ایرانی باشرفی آنها را دشمن خودش می انگارد…
عجیبتر اینکه ایران آزاد و مستقل را در قفل و زنجیر کشیده و شیخ نشینهای حاشیه خلیج فارس را سفید کرده است… دروغ از این بزرگتر؟ کشوری که در آن میانگین سالانه یک انتخابات برگزار می‌شود و میانگین مشارکت مردم از متوسط کشورهای اروپایی بالاتر است و هزاران سایت و روزنامه و مجله با گرایش‌های مختلف در آن منتشر میشود را میتوان با عربستان و امارات و قطر و … مقایسه کرد؟!
واقعیت این است که یکی از بزرگترین جنگهای رسانه ای و شناختی را داریم تجربه می‌کنیم و کشته ها خواهیم داد… و اگر مقاومت کنیم انشالله فتح در پیش است.

عزیز نجف پور آقابیگلو

اختلال در جامعه پذیری مجازی

اجتماعی شدن فرآیندی است که برای افراد در جامعه رخ می‌دهد. ساختارهای اجتماعی به همراه افراد جامعه فرآیند اجتماعی شدن تک تک فردها را سامان می‌دهند. فضای مجازی یک فضای زیست اجتماعی است و وقتی فضای مجازی یک جامعه متفاوت از ساختارهای اجتماعی مرسوم آن جامعه توسعه می یابد، تک تک افراد در تعارضاتی عمیق، اجتماعی می‌شوند و هرچقدر بنیه اجتماعی فرد ضعیف تر باشد، آشفته تر میشود چرا که از یک سو، جامعه مجازی معنا و سبکی بدو القا می‌کند و از سوی دیگر جامعه غیرمجازی معنا و سبکی دیگر… بزرگترین قربانیان این تعارض کودکان و نوجوانان هستند که به کم_درکی متقابل با والدین و بزرگترها و در کل با جامعه می‌رسند…
ما کودکان و نوجوانان دهه ۸۰ را از ابتدای سال ۹۰ در عالم مجازی ای رها کردیم که نه آنها و نه خودمان با آن عالم آشنا نبودیم و برای همین امروز ایشان را دیگر نمی‌شناسیم… برای اینان که جوانان امروز شده اند، دیگر تعهد اجتماعی معنای روشنی ندارد… آمبولانس که آتش می‌زند برایش مهم نیست که شاید پسر همسایه شان در آن بوده باشد… چرا که بیش از آنکه با او تجربه زیسته داشته باشد با شخصیت‌های گروه بی تی اس زیسته است.
ما هزینه این رهاسازي غیرمسئولانه مان را بیشتر از اینها خواهیم داد… زامبی هایی آفریدیم شبیه فیلم‌های تخیلی…