مطالبه ارتقای کارآمدی و سلامت نظام برای رفع مشکلات مردم و عزم ملی برای پیشرفت همه جانبه، ضرورت امروز کشور است

#انقلاب_اسلامی_ایران یک کودتا نبود بلکه یک حرکت اجتماعی متشکل و نظام مند با چشم اندازی روشن و با گفتاری #اسلامی_ایرانی و رهبری مشخص و در مقابله با مبانی و مظاهر #نظام_سلطه بود که در آن به اعلی درجه شاهد #مشارکت و #مسوولیت_اجتماعی مردم هستیم.دهه اول انقلاب، دهه مشارکت حداکثری توده مردم در مدیریت کشور است. نهادهایی چون جهاد سازندگی، بسیج مستضعفین، سپاه پاسداران و انجمن های اسلامی ادارات و … همه محمل مشارکت مردم در مدیریت کشور در عرصه های مختلف هستند. در دهه دوم انقلاب و دوران بعد از جنگ شاهد تسلط پارادایم مدرن بر مدیریت اجرایی کشور هستیم و این جریان اقدام به حذف مشارکت مردم در عرصه مدیریتی و تحدید نهادهای مردمی و نخبه گرایی صرف می پردازد و عملا پایه های مدیریت و #توسعه_مدرن کشور در دولت #سازندگی بنیان گذاشته میشود و بعدا جریانِ #اصلاحات ساخته و تداوم یافته جریان سازندگی است.امروزه بیش از پیش ضرورت بازگرداندن مردم به شان و جایگاه واقعی شان در انقلاب اسلامی احساس میشود. وقتی هم از مردم هم حرف میزنیم منظور مردمِ واقعی است نه برساختهایی که رسانه ها می سازند. #مردمی_شدن سیاست جدی رهبری خصوصا در دهه اخیر بوده است.یک دقت هم باید بکنیم که گوهر تفاوت مفهوم حاکمیت (government) با مفهوم حکمرانی (governance) هم در این نکته نهفته است و حکمرانی واجد عنصر مشارکت بیشتر ذینفعان غیر حکومتی اعم از بخش خصوصی و مردمی در اداره کشور است و برای همین در دهه انقلاب شاهد تجلی معنای حکمرانی به اعلی درجه هستیم. واقعیت این است که در #فضای_مجازی قدرت کاربران و مردم بیشتر از فضای فیزیکی است و واقعیت دوم این است که قدرت پلتفرمها و ساختار و معماری عالم مجازی، به مراتب بیشتر است فلذا اولا نباید فریب افسانه آزادی در فضای مجازی را خورد بلکه باید فضای مجازی جامعه بر اساس هویت آن جامعه و با هدف تجلی مشارکت و مسوولیت و پیشرفت مردم معماری کرد. اتفاقی که در کشور ما جز شعار، رخ نداده و ما مردم خودمان را پلتفرمهای خارجی که معماری و ساختار اجتماعی دیگری دارند به گروگان فرستاده ایم. و اما در تحلیل رخداداهای اخیر باید به عوامل بستر ساز و تاثیرگذار دقت بیشتری کرد: اول: ناکارآمدی مدیریت و توسعه مدرن گرا خصوصا در دهه گذشته و انباشت فزاینده مشکلات اقتصادی و مدیریتی و افزایش تحریم ها منجر به افزایش فشار اقتصادی به توده مردم شده است و اختلال در سلامت مدیریتی هم مردم بر شدت این فشار افزوده است. دوم: ناکارآمدی کلیت حاکمیت در تامین فضای مجازی مناسب جامعه ایرانی که بتوانند خدمات و محتوای با کیفیت و مناسب خود را دریافت کرده و آزادانه ارتباطات مناسب را ایجاد کنند. سوم: ضعف و ناکارآمدی در #حکمرانی_فضای_مجازی و حفاظت از مرزهای مجازی و متعاقبا شکل گیری حاکمیت پلت فرمهای خارجی بر جامعه ایرانی چهارم: عدم هدفمندی سیاست #گشت_ارشاد و پرداختن به معلولها به جای علتهای اصلی. مثلا وقتی #سلبریتی های تربیت یافته حاکمیت که از پول و بعضا رانت حاکمیت ارتزاق میکنند، آزادانه به ترویج سبک زندگی و پوشش مغایر با فرهنگ ایرانی می پردازند برخورد انتظامی با توده مردم اشتباه است و حداقل باید بین جریانهای متجاهر و پیشرو در کشف حجاب، با جریان توده مردم که بیشتر قربانی هستند فرق گذاشت و جریان اول را اولویت داد. پنجم: اجرای پروژه بزرگ و پیچیده #جنگ_رسانه ای و #جنگ_شناختی توسط جریان سلطه. ششم: ضعف دستگاه رسانه ای کشور در مواجهه با این پروژه جنگ رسانه ای و شناختی پیچیده. ششم: ضعف دستگاههای فرهنگی در توسعه سبک زندگی اسلامی ایرانی و همچنین و ضعف مجموعه های بنیادی تر در تئوریزه کردن زیست اسلامی در دنیای جدید، مثل حوزه های علمیه و مجموعه های متولی تحول علوم انسانی و …. یکی از مسائل اصلی ما ضعف در ارایه چشم انداز #پیشرفت در دنیای جدید با هویت اسلامی ایرانی است. ضعفی در ساحات نظری، سیاستی و اجرایی… حل این مساله در عین حال که یکی از وظایف مهم حاکمیت است ولی محدود به حاکمیت نیست و نخبگان انقلاب اسلامی نقش بزرگتری دارند. هفتم: احساس خطر جریان سلطه از جدیت دولت جدید در حل مشکلات اقتصادی و کارآمدی و امید به اصلاح امور کشور و متعاقبا تلاش دشمن برای تضعیف این همت و تلاش. هشتم: تجلی توفیقات فرهنگی جریان انقلاب در رویدادهایی چون پیاده روی اربعین، جهانی شدن سرود سلام فرمانده و … و متعاقبا تلاش جریان سلطه برای کاهش اثرات داخلی و جهانی این رویدادهای بزرگ دینی و انقلابی و موارد دیگر…حال چه باید کرد؟گزارش موارد فوق خودبخود ضرورت‌ها و اولویتها و اقداماتی که باید انجام شود را مشخص می‌کند ولی دو اقدام مهم دیگر که در کنار موارد فوق باید مورد توجه قرار گیرد این است: اول-استقرار نظام #شایسته_سالاری متعهد و تسویه بدون تعارف و سریع تمامی افرادی که یا #کارآمدی لازم را ندارند و بر اساس مناسبات سیاسی و فامیلی متصدی امور گشته اند و یا التزام کافی به مبانی و شاخصهای جامعه ایرانی ندارنددوم- احیای جدی نقش مردم در تمام سطوح سیاستگذاری، مدیریت، نظارت و … در تمام حوزه های کشور و مردمی شدن مسوولان و مردمی کردن اهداف و شاخصهای اقدامات حاکمیتاین دوره از اغتشاشات که قرار بود انقلابی برای سقوط جمهوری اسلامی باشد چون حبابی بر روی موج از هم پاشید ولی در عوض جریان انقلاب و توده مردم را هوشمند تر کرد که برای رفع مشکلات و ضعف های داخلی و انجام ضرورت ها و اولویتها با جدیت و قدرت فعال شوند… این میثاق امروز همه جریان‌های مدافع دین و انقلاب و تمامیت ارضی این کشور است.