اندر ضرورت نقد علم جدید و جستجوی علم بدیل
علم جدید، توتم دنیای مدرن است و بر اساس آن، شناخت انسان امروز از ابعاد و اکناف دنیا بسط یافته و امکان تصرف و تسخیر عالم فراهم می¬آید. علم جدید بر بستر مبانی و فرهنگ غربی رشد و تکوین یافته و موضوعات و غایت خود را از عالَم غربی اقتباس کرده و روش¬های خود را متناسب با این زیست بوم سامان داده است.
طبیعی است که اقتباس و کاربست این علم در دنیای دینی، که بر خلاف دنیای مدرن، عنصر “وحی” یکی از ارکان و منابع معرفت به حساب می آید و در تعیین غایت انسان و علم، نقشی بی بدیل دارد، نیازمند بصیرت¬ها و تدابیر و اصلاحاتی است. ورود و توسعه غیرروشمند علم جدید در ایران که به موازات شکست و انقطاع ساختارهای بومی ایرانی و ایجاد ساختارهای اجتماعی مدرن انجام پذیرفت، هم مستوجب بحرانهای فرهنگی و هم بحران ناکارآمدی در مسیر پیشرفت گردیده است.
ایجاد اعوجاجات اعتقادی و انگیزشی و رفتاری، یک بعد از کژکارکردهای علم جدید بوده و مهم¬تر از آن، کاربست غیرروشمند علم جدید در سیاستگذاری و برنامه ریزی و مدیریت و پیشرفت کشور هم مایه انحراف از تحقق اهداف برآمده از زیست بوم ایرانی اسلامی شده و هم به دلیل عدم تناسب با مبانی، موضوعات و غایات جامعه، در سطح کلان باعث ناکارآمدی اقدامات شده است.
“علم تجربی” برساخته تعامل ذهن و مشاهدات عینی است که البته مبانی و غایات و هنجارهای آدمی بر این “برساختن”، سایه افکنده است. از این رو فرآیند علم ورزی و علم پردازی، فرآیندی بی وقفه و چارچوب نابردار است و برای همین دانشمند می باید مدام مشغول بازسازی برساخته های ذهنی اش بر اساس واقعیات عینی باشد و این یک وجه از راز حرکت قدرتمند قطار علم در دنیای مدرن است. از سوی دیگر تقاضای علم توسط نهادهای اجتماعی، وجه دوم این راز تحرک پرشتاب علم در عالَم غربی است.
به تناسب، آن چیزی که در ایران شاهد هستیم غفلت از این دو وجه است: مواجهه انسدادی، رسوبی و متحجرانه با علم و بستن مسیر خلاقیت و نوآوری اذهان در مواجهه با واقعیات و پدیده های اجتماعی و طبیعی؛ و بت سازی از برساخته های دانشمندان غربی و اصرار بر هنجار نانوشتۀ “تبعیت از نظریات اسلاف غربی” و متعاقبا عدم مواجهه عالمانه و عمیق با مساله جامعه ایرانی و عدم نظریه پردازی برای تبیین، پیشبینی و ارایه تجویز برای رشد و پیشرفت جامعه ایرانی متناسب با مبانی و غایات بومی است.
راه برون رفت از این انسداد اولا شناخت ماهیت علم جدید و ثانیا نقد نظریات علمی از وجوه مختلف و ثالثا تمرکز اصیل علمی بر حل مسائل و موضوعات پیشرفت اسلامی ایرانی است.
عزیز نجف پور آقابیگلو